مقطع: 
کارشناسی ارشد
رشته: 
رواشناسی عمومی
نام محقق: 
سال تحصیلی: 
1397

چکیده

هدف:

نفاق پدیده ای روان شناختی است که بر اساس متون اسلامی با ملاکهای سلامت روانی در تعارض است و این مسئله منجر به مشکلات اجتماعی نیز می شود. از همین روی می توان به این نتیجه رسید که نفاق یک معضل فردی - اجتماعی است که می تواند آسیب های فراوانی به بار آورد. پژوهش حاضر در صدد مفهوم شناسی، سبب شناسی، شناسایی تشابه ها و تفاوت های نفاق از منظر منابع اسلامی و روانشناسی، و تحلیل روانشناختی آن می باشد

روش:

این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و از حيث رویکرد کیفی است که در گردآوری اطلاعات از روش تحلیل مفهومی- محتوایی، بهره می برد.

یافته ها:

در مفهوم شناسی بر اساس متون اسلامی یک تعریف نسبتا جامع ارائه شد که همه انواع نفاق مثل اعتقادی و اخلاقی را شامل می شود. این تعریف عبارت است از: «نفاق یک وضعیت روانی - رفتاری نابهنجار است که شامل هر گونه دوگانگی ظاهر و باطن یا قول و فعل در روابط میان فردی می باشد».

-در بخش سبب شناسی از منظر متون اسلامی، عوامل انگیزشی (مثل ترس و طمع)، آمادگی های روانی (مثل تعصب و احساس ذلت)، و عوامل رفتاری (مثل دروغ گویی و خلف وعده) به عنوان محوری ترین عوامل نفاق شناسایی شد.

-در بخش سبب شناسی از منظر متون روان شناسی، عواملی همچون محتواهای ناهشیار، یادگیری، اضطراب، جلب منفعت شخصی، حس ناخوشایند عدم هماهنگی بین باورها و نگرش ها با رفتار، جهل، ضعف اراده، و تعارض امیال، به عنوان اسباب نفاق شناسایی شد

نتیجه:

نتیجه آنکه در مفهوم شناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق یعنی هر گونه دوگانگی ظاهر و باطن، در نظریات و مفاهیم روان شناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است. متون دینی در مقام استعمال (مخصوصا استعمال قرآنی) بیشتر تأکید بر نفاق اعتقادی دارند؛ در مقابل مفاهیم مرتبط با نفاق در متون روان شناسی صرفا تأکید بر تعارض بین ساحت های مختلف روانی دارند. در بخش سبب شناسی وجود مفاهیم مشترکی مانند طمع در متون اسلامی و جلب منفعت شخصی در متون روانشناختی می تواند باعث هم افزایی دو ساحت دین و روان شناسی شود

کلید واژه ها:

نفاق، ریاکاری اخلاقی، ناهماهنگی شناختی، شکاف بین معرفت و عمل

نوع

 


 

 

گروه - گرایش: