مقطع: 
کارشناسی ارشد
رشته: 
رواشناسی بالینی
استاد راهنما: 
سال تحصیلی: 
1379

چکیده

هدف:

بررسی حاضر در مورد «دیدگاه های روانشناختی خداگرایی و پایه های آن در قرآن» به بحث و بررسی پرداخته است

روش:

 

یافته ها:

دراين نوشتار نظر جمعی از روانشناسان نظیر ویلیام جیمز، استتلی هال، زیگموند فروید، جیمز بیست پرت، جیمز ایچ لیویا، یونگ، تالس، پیاژه، مزلو و ویکتور فرانکل را مورد ارزیابی قرار دادایم. نظریه های این روانشناسان به دو دستة بزرگ قابل تقسیم است

1-دیدگاه های فطری نگر ۲ دیدگاهای عارضی نگر

از این دو دسته، گروه اوّل با قرآن و روایات مطابقت می نمایند و یا به گونه ای همپوشی دارند. اگر چه همین دیدگاه ها نیز جمیع رفتار مذهبی انسان را تبیین نمی کنند.

اماگروه دوم به سختی با منابع اسلامی هماهنگ می باشند و يا اینکه در بسیاری از جهات در تعارض هستند. از دستة اوّل از ویلیام جیمز و یونگ میتوان نام برد و از دستة دوم فروید و لیویا شاخص می باشند. از نظر دستة اوّل دین به زندگی انسان گره خورده و خدا جزء جدانشدنی زندگی فردی و اجتماعی او می باشد. اما به نظر دسته دوم خدا بر اثر رشد شناختی و عاطفی انسان، بتدریج از صحنة حیات بشری محو خواهد شد. قرآن و روایات دور ريشة مکمل ومتعامل برای خداگرایی انسان ارائه نموداند که عبارتند از: 1-فطرت 2-عقل

اگر چه ما میتوانیم در بررسی قرآنی خود سه امر دیگر را نیز بيابیم که می توانند به منزله ابزار فطرت

برای میل انسان به سوی خدا باشند

1. حس زیبایی خواهی ۲. حس مذهبی و دینداری 3. تمام قوای مهم انسانی

نتیجه:

از مجموع این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که خداگرایی انسان در جمیع ابعادش؛ در سایه دیدگاههای روانشناختی قابل تبیین نمی باشد، بلکه کاملترین روشنگری چیزی است که در قرآن به آن پرداخته شده است. اگر چه بعضی دیدگاههای روانشناختی خیلی با آنچه که در قرآن وجود دارد، نزدیک می باشند

کلید واژه ها:

خداگرایی،زیبایی خواهی،دینداری، قوای انسانی

نوع