مقطع: 
دکتری
رشته: 
روان شناسی
استاد راهنما: 
سال تحصیلی: 
1388

چکیده

هدف:

هدف پژوهش حاضر ارائه روش خود تحقق دهی دینی و بررسی اثربخشی آن در درمان وسواس - ناخودداری است

روش:

به همین منظور در آغاز پیش فرض های انسان شناختی ، درمانی و زنجیره درمان از منابع دینی به ویژه قرآن و روایات به روش توصیفی - تفسیری و شواهد بالینی استنباط گردید، ۲۰ نفر( شامل ۱۱ مرد و 9 زن) از کسانی که با شکایت از وسواس - ناخودداری به مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی (ره) مراجعه نمودند، به شکل نمونه در دسترس برگزیده شدند. آزمون وسواس ناخودداری مادزلی، آزمون افسردگی بک و آزمون اضطراب کتل به عنوان پیش آزمون اجرا شد. سپس روش درمانی خود تحقق دهی دینی روی بیماران به اجرا در آمد. در پایان درمان یک بار دیگر همین آزمون ها به عنوان پس آزمون اجرا گردید و نتایج با هم مقایسه شد. مرحله پی گیری نسبت به ۱۰ نفر شش ماه و 5 نفر یک سال بعد از درمان به انجام رسید و نتایج با نمرات پیش آزمون و پس آزمون مقایسه گردید.

داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون های تعقیبی و همچنین آزمونt  با گروههای وابسته، تجزیه و تحلیل شدند

یافته ها:

  • تفاوت میانگین های نمرات پیش آزمون و پس آزمون در متغیرهای وسواس ناخودداری و افسردگی در سطح01/0>P معنادار می باشد.
  • نتایج در مرحله پیش آزمون و پی گیری نیز با همین سطح اطمینان معنادار باقی مانده است.
  • نتایج در متغیر اضطراب در مرحله پیش آزمون و پس آزمون در سطح اطمینان 05/0>P معنادار می باشد.

در پیش آزمون و پی گیری تفاوت معنی دار نمی باشد که افزایش تدریجی سطح اضطراب را نشان می دهد

نتیجه:

نتایج پژوهش حاضر نشان داد که:

 ۱- پایه های انسان شناختی و درمانی روش خود تحقق دهی دینی می توانند شکل گیری سازمان یافتگی وسواس - ناخودداری را توجیه کنند.

 ۲- این روش سطح وسواس - ناخودداری و دو نشانه مهم و همراه آن یعنی اضطراب و افسردگی را نیز کاهش می دهد،

 ۳- به کمک این شیوه درمانی ، می توان مبتلایان به وسواس - ناخودداری را به صورت نهایی درمان کرد

کلید واژه ها:

اثربخشی، روش خود تحقق دهی دینی، وسواس - ناخودداری، باور پایه

نوع

بسته


 

 

گروه - گرایش: