مقطع: 
کارشناسی ارشد
رشته: 
روان شناسی خانواده
استاد راهنما: 
سال تحصیلی: 
1392

چکیده

هدف:

پژوهش حاضر درصدد بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده فعلی و اصلی فرد، با کار آمدی آن از منظر آموزه های اسلامی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان معلم شاغل در مدارس راهنمایی و دبیرستان سطح شهر نورآباد لرستان است.

روش:

نمونه پژوهش ۲۰۵ نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ۷۹ سوالی کار آمدی خانواده و پرسش نامه ۳۹ سوالی ساختار قدرت در خانواده است. پژوهش از نوع همبستگی است. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس، آزمون تعقیبی تامهان و رگرسیون چند متغیره گام به گام تحلیل شد.

یافته ها:

یافته ها حکایت از آن دارد که:

  •  بین ساختار قدرت در خانواده فعلی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
  • از بین ساختارهای چهارگانه (زن سالار، دموکراتیک زن مقتدر، دموکراتیک مرد مقتدر و مرد سالار)، ساختار زن سالار دارای کمترین کارآمدی است و ساختار دموکراتیک مرد مقتدر (نه مرد سالار) بیشترین کارآمدی را به دنبال دارد.
  • همچنین، ساختار دموکراتیک مرد مقتدر، بخش معناداری از واریانس کار آمدی خانواده را پیش بینی می کند.
  • یافته دیگر نشان می دهد که بین ساختار قدرت خانواده اصلی فرد (پدر محور) با کارآمدی خانواده، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ساختار قدرت خانواده اصلی (پدر محور)، بخش معناداری از واریانس کار آمدی خانواده را پیش بینی می کند.

نتیجه:

بر اساس یافته های پژوهش، یافته های متفاوت پیشین و الگوی ساختار قدرت بر اساس آموزه های اسلامی تبیین می شود. در نتیجه، نقش مردان در ساختار قدرت و مدیریت خانواده از اهمیت معناداری برخوردار است.

کلید واژه ها:

ساختار قدرت خانواده اصلی خانواده فعلی؛ کارآمدی خانواده، خانواده در اسلام

نوع

 


 

 

گروه - گرایش: